تحول دیجیتال در صنایع فلزی و معدنی

«استفاده از فناوری امری مهم در جهت ایمن‌‌سازی و افزایش کارایی فعالیت‌های مربوط به معدن‌کاوی است- این فناوری‌ها شامل طیف گسترده‌ای است: فناوری‌های اختصاصی مورد استفاده در جریان یافتن مکان رسوبات(کانی‌ها)، تجهیزات خودکار و سیستم های کنترل خستگی  که از افراد ما محافظت می‌کند، رسانه های اجتماعی که ما را در تماس نزدیک با ذینفعان قرار می‌دهد.- نکته اصلی انتخاب فناوری مناسب و استفاده بهینه از داده‌های موجود است. »
گری گلدبرگ، رئیس و مدیر اجرایی شرکت معدن نیومونت، ایالات متحده

۲

مقدمه

رونق کالاها در دهه ۲۰۰۰ و در اوایل قرن بیست و یکم اتفاق افتاد. قیمت‌های بسیاری از کالاهای فیزیکی (مانند مواد غذایی، نفت، فلزات، مواد شیمیایی، سوخت و موارد مشابه) افزایش یافت و در برهه‌ای دچار سقوط شد ( ۲۰۱۴–۲۰۰۰). این روند به دنبال رکود بزرگی بود که در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ این کالاها را فراگرفته بود. رونق کالاها عمدتا به دلیل افزایش تقاضا از بازارهای نوظهور مانند کشورهای BRIC، به ویژه چین در دوره ۱۹۹۲ تا ۲۰۱۳ و همچنین ناشی از نگرانی‌ها در مورد در دسترس نبودن عرضه طولانی مدت به وجود آمد.پنج سال پس از اوج روند رونق کالاها در این قرن در سال ۲۰۱۱، صنایع جهانی معدن و فلزات همچنان در حال مقابله با شرایط اقتصادی پیش آمده به واسطه‌ی پدیده‌ی رونق کالاها بود؛ این شرایط اساسا سرعت رشد اقتصادی را کم می‌کردند. به عبارت دیگر صنعت بسیار تحت تاثیر شرایط کلان اقتصادی قرار گرفت. این موارد عبارتند از:

 

نویسندگان

پریسا حسنی
کارشناس مشاوره فاوا شرکت مگفا
شهره مهرآسا
مدیرپروژه های فاوا شرکت مگفا

  • رشد کم تقاضای جهانی
 این روند به محض خارج شدن اقتصاد چین از مسیر تولیداتی که به منابع زیادی نیاز دارند، حاصل شد.
  • ظرفیت بیش از حد گسترده
به این معنا که تقاضا برای یک محصول کمتر از آن چیزی است که تجارت به طور بالقوه می‌تواند تأمین کند.
  • قیمت گذاری نامناسب و افزایش نوسانات
  • خلاء مهارت در نیروی‌کار
شرکت‌ها در تلاش هستند تا کارگران بسیار ماهر را برای کار در معادن و کارخانه‌های محصولات فلزی استخدام کنند؛ این درحالی است که کارکنان سالخورده که دارای تجربه هستند ممکن است تمایل کمتری در کار با ابزارهای دیجیتالی و یا همکاری در فعالیت‌های اشتراکی از خود نشان دهند. از طرفی دیگر نیرو و استعدادهای جدید (اصطلاحا نسل Y) ممکن است درک کاملی از ابزارهای دیجیتالی داشته باشند اما دانش لازم را در رابطه با عملکردهای فیزیکی و مکانیکی نداشته باشند.
  • افزایش فشار به واسطه‌ی نیازهای مشتری
به ویژه برای شرکت‌های تولید کننده محصولات فلزی، فشارهای شدیدی از سوی مشتریان برای بهبود محصولات و خدمات وجود دارد.
  • ناسیونالیسم و مقررات در حال رشد مرتبط با منابع
ناسیونالیسم منابع؛ گرایشی است که مردم و دولت‌ها بر کنترل منابع طبیعی مستقر در قلمرو خود دارند.
  • کاهش دسترسی به منابع و کیفیت آن‌ها
یکی دیگر از چالش‌های شرکت‌های استخراج مواد معدنی این واقعیت است که مقدار محدودی از کانسارهای (رسوب‌ها) با کیفیت بالا باقی مانده‌ است. مواردی که وجود دارند، عموماً در مناطق دورافتاده هستند. در جایی که مشکلات جغرافیایی ممکن است بیش از حد باشد و یا ریسک‌های سیاسی منطقه می‌تواند شدید باشد. در نتیجه، هزینه‌ها، زمان آماده‌سازی و ریسک‌های مرتبط با توسعه و بهره‌برداری از معادن جدید در حال افزایش است. به عنوان مثال، متوسط هزینه تولید مس در ۱۵ سال گذشته بیش از ۳۰۰٪ افزایش یافته است، در حالی که درجه (کیفی) آن ۳۰٪ کاهش یافته است.
  • موانع تجاری موجود در تمام مراحل زنجیره ارزش (اختلال در جریان تجارت)
موانعی که در جریان تجارت به وجود آمده است ریشه در بحران‌های مالی جهانی دارند، این بحران‌ها رشد اقتصادی را در بسیاری از نقاط جهان کاهش داده است و اثراتی جدی بر بعضی از بخش‌های صنعت، از جمله برجسته‌ترین بخش آن یعنی فولاد و آلومینیوم گذاشته است. افزایش سریع صادرات از کشورهایی که ظرفیت‌های غیرعادی و بیش از حدی دارند، منجر به افت قیمت و افزایش ظرفیت شده است. این موارد منجر به اختلال بیشتر در روند اقتصادی مانند بیکاری کارخانجات و کاهش نیروی کار در بسیاری از مناطق جهان شده است. این اختلالات در دوره‌ای شدت گرفتند و حساسیت سیاسی را برانگیختند (در اتحادیه اروپا ، ایالات متحده ، برزیل و جاهای دیگر). تمامی این عوامل درکنار هم بسیاری از دولت‌ها را وادار به اعمال محدودیت‌های تجاری در مورد مواد اولیه، محصولات نیمه تمام و نهایی نمود. در نتیجه‌ی این رویدادها، جریان تجارت و پویایی بازار مختل شده است و یک فضای تجارت پیچیده‌تر و بی‌ثبات را به وجود آورده است.
در تمامی صنایع، ساختار زنجیره ارزش کنونی به همراه کسب‌وکارهای فعلی آن نه تنها به‌واسطه‌ی شرایط کلان اقتصادی بلکه به‌واسطه‌ی روند فراگیر و بسیار سریع دیجیتالی شدن در حال تغییر است.
در ادامه به توضیح بیشتر شرایط کلان اقتصادی، روندهای دیجیتال و مطالعه‌ی تاثیر آن‌ها بر صنایع معدنی و فلزات خواهیم پرداخت.

شرایط کلان اقتصادی

چالش‌های مربوط به شرایط کلان اقتصادی باعث کاهش شدید قیمت‌ها، افزایش نوسانات و سطح پایین نرخ استفاده شده است که به نوبه خود افت سود و جریان نقدی، کاهش شدید سرمایه‎گذاری‌ها و سقوط قیمت سهام را منجر گردیده است. این چالش‌ها همچنین منجر به تغییرات گسترده در رویه‌ی مدیریتی و افزایش ناآرامی‌ها و آشفتگی‌های کارگران و اجتماع نیز شده است.
با تداوم و حتی تشدید این شرایط و چالش‌ها، بازیکنان صنعت بر این اعتقادند که آن‌ها با روند اصلاح چرخه‌ای که قبل از رونق وجود داشته است؛ دیگر مواجه نخواهند بود، بلکه با مجموعه‌ای از شرایط کاملا جدید و دائما در حال تغییر روبرو هستند. در واقع، دلایل محکمی وجود دارد که بتوان انتظار داشتاین شرایط نمایانگر یک “روند نرمال جدید” است.
همان‌طور که در مقدمه بدان اشاره شد صنایع معدنی و فلزات با روند رشد کم تقاضای جهانی مواجه است، ترکیب چندین عامل منجر به کند شدن رشد تقاضای آینده برای چندین فلز و مواد معدنی مهم شده است:
  • پیشرفت در محصولات و فناوری‌ها
در طول تاریخ صنایع معدنی و فلزات مدرن، پیشرفت‌های مداومی در استفاده از ویژگی‌های مواد و بهره‌برداری مهندسی شده از آن‌ها صورت گرفته است، به‌گونه‌ای که شدت مصرف (به ازای هر کاربرد) همچنان رو به کاهش است. به‌طور مثال فولادهای دارای استحکام بالا یا سبک وزن در اتومبیل‌ها، آلومینیوم‌های قوی‌تر و منعطف‌تر در ساخت‌و‌ساز، بهبود میزان هادی بودن مس در موتورهای با طراحی بهتر و مخزن‌های ماندگار ماشین لباسشویی. انتظار می رود این روند به همین ترتیب ادامه‌دار باشد.
  • اقتصاد دورانی و پایداری
در یک اقتصاد دیجیتالی و بر پایه و محوریت پایداری، احتمالاً شدت مصرف فلز و مواد معدنی (به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی) نسبت به گذشته با روند کاهشی همراه خواهد بود . افزایش اقداماتی نظیر اشتراک‌گذاری، استفاده مجدد، تولید مجدد و بازیافت بیشتر باعث کاهش تقاضا برای بسیاری از مواد خام و فلزات می‌شود. اقتصاد دورانی و اقدامات پایداری ممکن است باعث افزایش تقاضا برای برخی از فلزات (به عنوان مثال مس برای موتورهای بدون احتراق، فناوری‌های انرژی تجدیدپذیر و فولادهای ضد زنگ برای پردازش مواد خورنده) شود، اما انتظار می‌رود تأثیر خالص این مبحث، در قالب کاهش شدت استفاده و  بهره‌برداری از فلزات و مواد معدنی تعریف شود.
  • صنعت‌زدایی زودرس
تعداد فزاینده‌ای از مقالات و تحقیقات دانشگاهی و سیاستی نشان می‌دهد که در بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه،   شیوه‌ی تولید سنتی وابسته به منابع متعدد از بین خواهد رفت و از این رو محرک بالقوه رشد تقاضای جهانی برای مواد معدنی و فلزات تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. دلایل پیشنهادی برای این امر عبارتند از: عدم توانایی در رقابت با تولید کنندگان بزرگ و جهانی که بیشتر در امتداد منحنی تجربه قرار دارند (و دارای ظرفیت اضافی هستند). در دسترس بودن سایر مسیرهای توسعه اقتصادی (به عنوان مثال خدمات)؛ خلاء مهارت و دستیابی دشوار به سرمایه و رشد سریع پیشرفت‌های فناورانه و شیوه های اقتصاد دورانی.
  • تأثیر روندهای اساسی بر صنایع معدنی و فلزات
روندهای کلان اقتصادی، صنعتی، ژئوپلیتیکی، جمعیتی، نظارتی و اجتماعی بر صنایع معدنی و فلزات تأثیر می‌گذارد.

مضامین دیجیتال

این فناوری‌های دیجیتال، پتانسیل فوق العاده‌ای را برای مواجه شدن با رشد کم اقتصادی از خود نشان می‌دهند و به واسطه‌ی قابلیت‌های خود به طور قابل توجهی برای سهامدار، مشتری و محیط‌زیست ارزش‌افرینی می‌کنند. به طور خاص، انتظار می‌رود که صنعت از چهار مضمون دیجیتال ذیل در دهه آینده بهره‌مند شود.

اتوماسیون، روباتیک و سخت افزار عملیاتی

بکارگیری ابزارهای سخت افزاری دیجیتالی برای انجام یا بهبود فعالیت‌هایی که بطور سنتی بصورت دستی یا با ماشین‌های کنترل شده توسط انسان انجام می‌شود. اقدامات اصلی در این زمینه سنسورها، روبات‌ها و فناوری چاپ سه‌بعدی است.

نیروی کار دیجیتالی

استفاده از واقعیت مجازی و واقعیت افزوده برای تقویت کارگاه، کنترل از راه دور بلادرنگ کارگران اصلی. اقدامات اساسی در این زمینه نیروی کار متصل به همدیگر و مراکز عملیاتی کنترل از راه دور است.

تشکیلات اقتصادی، پلت‌فرم‌ها و اکوسیستم‌های یکپارچه

ایجاد ارتباط بین عملیات، لایه های IT و دستگاه‌ها یا سیستم‌هایی که در حال حاضر جدا از همدیگر هستند. اقدامات کلیدی در این زمینه عبارتند از: یکپارچه‌سازی فناوری اطلاعات (IT) و فناوری عملیاتی (OT)، امنیت سایبری دارایی و منابع یکپارچه، تبادل داده و تجارت الکترونیکی

نسل بعدی تجزیه‌و‌تحلیل و پشتیبانی از تصمیم‌گیری

بهره‌برداری از الگوریتم‌ها و هوش مصنوعی برای پردازش داده‌ها (که از منابع درونی و خارج از زنجیره ارزش سنتی جمع‌آوری شده است) به منظور ارائه‌ی پیش‌بینی‌های آینده و پشتیبانی از تصمیم‌گیری در زمان واقعی. اقدامات کلیدی در این زمینه عبارتند از: تجزیه‌و‌تحلیل پیشرفته، مدل‌سازی مبتنی بر شبیه‌سازی و هوش مصنوعی

ارزش‌گذاری در تحول دیجیتال

دیجیتالی شدن لازم نیست خارج از اولویت­های سازمانی اتفاق بیفتد و در واقع می­تواند نقش مهمی را در شکل­دهی به یک پاسخ منسجم به تغییرات صنعت ایفا کند. فناوری­های دیجیتال پتانسیل فوق­العاده­ای برای فراتر رفتن از رشد راکد و ارائه ارزش به هر ذینفع خاص، مشتری و محیط زیست دارند. ایجاد ارزش در صنعت معادن و فلزات تابعی از عملکرد مالی، ارزش مشتری، ارزش محیط زیست و ارزش اجتماعی است (شکل زیر را ببینید).

تجزیه‌و‌تحلیل ارزش در معرض ریسک یک مدل کمّی است که هدف آن اندازه‌گیری تأثیر ارزش تجمعی  به دست آمده (طی ۱۰ سال آینده) به واسطه‌ی اقدامات تحول دیجیتال در صنایع معدنی و فلزات، بخش مشتریان آن، جامعه و محیط زیست است. یافته‌های کلیدی این تجزیه‌وتحلیل نشان می‌دهد که دیجیتالی شدن می تواند ارزش‌های زیر را تولید کند:

با این حال در نتیجه افزایش دیجیتالی شدن، احتمالا طی یک دهه آینده حدود ۳۳۰،۰۰۰ شغل از دست می‌رود یا نزدیک به ۵٪ از نیروی کار شغل خود را از دست خواهند داد که باید این مساله مورد توجه قرار بگیرد و در صورت امکان کاهش یابد.

معدن و فلزات: ارزش در معرض ریسک برای صنعت و جامعه (۲۰۱۶-۲۰۲۵، با اقدام دیجیتال)


پیامدها

پیشرفت‌های فناوری دیجیتال می‌تواند بخش معدن و فلزات را به یک صنعت در سطح سازمانی (تشکیلات اقتصادی) تبدیل کند. اگرچه فناوری‌ها و قابلیت‌های دیجیتالی مورد بحث در مراحل مختلف بلوغ قرار دارند اما در حال حاضر می‌توان تفاوت زیادی را بین شرکت‌های استخراج مواد معدنی و فلزات از نظر آزمایش(دیجیتال)‌، پذیرش(دیجیتال)‌ و مزایای مورد انتظار(دیجیتال)‌ مشاهده کرد. برای آن دسته از سازمان‌هایی که می‌توانند از سطح متاخرین دیجیتال (افرادی که خیلی دیر اقدام به بکارگیری فناوری‌های دیجیتال نموده‌اند) به سمت پیشگامان دیجیتال(افرادی که خیلی زود شروع به بکارگیری فناوری‌های دیجیتال نموده‌اند) حرکت کنند، ارزش واقعی به دست خواهد آمد. یک پیش بینی ظاهری بر اساس ارزش در معرض ریسک در سطح سازمانی که به ارزیابی اثر اقدامات دیجیتال بر یک شرکت استخراج مواد معدنی و فلزات با اندازه‌ی متوسط می‌پردازد، نتایج قابل‌توجهی را نشان می‌دهد: در این تحلیل، میزان درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک (EBITDA) مربوط به پیشگامان دیجیتال و متاخرین دیجیتال؛ در سال ۲۰۲۵ مورد مقایسه قرار گرفته است. بر اساس این تحلیل میزان درامد EBITDA پیشگامان دیجیتال به طور قابل ملاحظه‌ای بیشتر پیش‌بینی شده است.
شرکت‌ها – با همکاری با جامعه بزرگتر – باید در جهت ارتقاء توانمندی‌های دیجیتالی خود گام بردارند، به‌واسطه‌ی این عمل جمع کل درآمد سالیانه را بهبود بخشند، در برابر چالش‌های صنعت پاسخگوتر و انعطاف‌پذیرتر شده و به سازمان‌های پایدار و با شفافیت بیشتر تبدیل شوند.

توصیههایی برای یک تحول دیجیتال موفق
موفقیت در مسیر دیجیتالیشدن، همکاری بین رهبران صنعت، جوامع و سیاست­گذاران را می‌­طلبد. در ادامه مجموعه‌­ای از ملاحظاتی که برای صنعت و سایر ذینفعان توسعه یافته است، ارائه می‌شود.
برای صنعت
  • استراتژی و عملیات را در جهت نوآوری در یک راستا قرار دهید: به منظور ترغیب استفاده از فناوری دیجیتال و آزمایش آن، یک استراتژی متمرکز ایجاد کنید که اقدامات دیجیتال را شامل شود، سپس آن استراتژی را با توجه به مدل کسب‌وکار، فرآیند‌ها و سازمان خود تنظیم کنید.
  • به خارج از مشاغل فعلی خود نگاه کنید: بازیکنانی که به طور مؤثر با بخشی خارج از بخش فعلی زنجیره­‌ی ارزش خود در ارتباط هستند می­توانند ارزش بیشتری کسب کنند. این ارتباط با بخش­‌های خارجی و مشارکت در عرصه‌­های جدید در قالب ارتباط و مشارکت با خریداران، تأمین‌‌کنندگان، مشتریان یا فعالیت­‌ها و محصولات دارای ارزش افزوده تعریف می‌­شود.
  • دسترسی به داده‌­ها و ارتباط با آن­ها را بهبود بخشید: به استخراج بینش واقعی و کاربردی از داده­‌ها بپردازید و بر اشتراک­‌گذاری آن­ها به صورت واضح و مؤثر با سطوح متناسب سازمان تمرکز کنید.
  • آموزش نیروی کار دیجیتال آینده و تعامل با آن­‌ها: فناوری و نوآوری غالباً به دلایلی چون عدم سرمایه­‌گذاری یا ضعف در خود فناوری با شکست مواجه نمی‌­شوند، این شکست غالبا ریشه در عدم تحول فرهنگی دارد. نیروی کار دیجیتال آینده باید امروز درگیر و آماده شود.
  • نه فقط در مشاغل، بلکه در منافع جایگزین سرمایه‌­گذاری کنید: اکنون به منظور استفاده مسئولانه از منابع خود، در یافتن شیوه­‌ها و راه­‌های دیگری در جهت همکاری و سازگاری با ذینفعان محلی سرمایه‌­گذاری کنید.
  • ایجاد مشارکت­‌های جدید و تقویت مشارکت‌­های موجود:  بهبود مشارکت‌­های فعال و باز، مبنای اساسی است که بهترین بودن در روند دیجیتالی‌شدن را تعیینمی ‌کند و یکپارچگی بیشتر با ذینفعان محلی را به ارمغان می‌­آورد. بهبود مشارکت­‌های فعال و باز، حتی پایه و اساسی برای مدل­‌های جدید بهره‌‌­برداری و مالکیت دارایی‌‌‌های ثابت صنعت معادن و فلزات محسوب می‌­شود.
برای جوامع، سیاست­‌گذاران و دولت‌­ها
  •  آیین‌­نامه‌ها و استاندارد‌سازی مؤثر اقدامات دیجیتال را تعریف کنید: مجموعه‌­ای از قالب­‌های استاندارد مرتبط با مالکیت داده‌­ها را تعریف کنید. این قالب‌­های استاندارد، ضمن حفظ حریم خصوصی و امنیت مورد نیاز، محرکی است که تعامل‌­پذیری با بخش‌­های مختلف اکوسیستم دیجیتال و اشتراک‌­گذاری اطلاعات با آن‌­ها را تحریک می‌­کند.
  • اولویت‌­بندی‌KPI ها و داده‌­های تجمیع‌­شده: اگرچه تعداد قابل قبولی از شاخص‌­های کلیدی عملکرد (KPI) وجود دارد که برای توسعه  صنعت معادن و     فلزات مورد استفاده قرار گرفته است، اما هیچ منبع و استاندارد مشخصی در جهت ارائه‌­ی یک پیشنهاد یا دیدگاه کاملا استدلالی وجود ندارد که بتوان به­‌واسطه­ی آن بهترین نحوه­‌ی سرما­یه‌­گذاری از منظر صنعت و جامعه را تعیین کرد.
  • بهبود شفافیت و قابلیت ردیابی: برای ردیابی و به اشتراک‌­گذاری اطلاعات مرتبط با تامین منابع، تولید و مشارکت­‌های زیست‌محیطی و اجتماعی، به طور فعال از پلتفرم­‌های دیجیتالی استفاده کنید
    .

کلیدواژه ها

صنایع معدنی و فلزات، تحول دیجیتال، فناوری‌های صنعت ۴.۰ چالش‌های اقتصادی، تجزیه و تحلیل ارزش در معرض ریسک

منابع

به اشتراک بگذارید